نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
از افلاطون به بعد تأسیس آکادمی یکی از اتفاقات بزرگ یونان به حساب میآید. به نوعی میتوان گفت که آکادمی جمعی بین دو نوع علمورزی پیشین در یونان است.
سید محمدتقی حسینی، استاد دانشگاه و کارشناس ارشد روابط بینالملل
نخستین نشانههای دانشگاه را در یونان باستان میتوان یافت. اصولاً علمورزی در یونان به سه صورت وجود داشت؛ یک شکل آن چیزی است که در قامت طالس و افراد مشابه آن میبینیم؛ یعنی تنها جستجوی حقیقت. آنان پژوهش میکردند و کاری به تعلیم، انتقال دانش، تزکیه روحی و … نداشتند. آنان چون فقط دغدغه حقیقت داشتند، لزوماً در مکان خاصی هم علمورزی نمیکردند و در هر مکانی که میتوانستند فکر کنند آنجا محلی بود برای اندیشیدن.
نوع دوم علمورزی جنبش تربیتی سوفسطائیان است. برخلاف گروه نخست، این افراد اصلاً داعیه کشف حقیقت نداشتند. دغدغه این گروه مسائل عام زندگی انسانی یعنی سیاست، اجتماع و اقتصاد بود. این گروه در واقع میخواستند شهروند نمونه آتنی تربیت کنند. مکان علمورزی آنها هم آگورا بود. در آگورا هم هیچگونه سلسله مراتبی حاکم نبود؛ بلکه جایی برای گفتگوی جمعی و تصمیمگیری جمعی بود.
از افلاطون به بعد تأسیس آکادمی یکی از اتفاقات بزرگ یونان به حساب میآید. به نوعی میتوان گفت که آکادمی جمعی بین دو نوع علمورزی پیشین در یونان است. اولاً مکان مشخص و مجزایی از آگورا دارد و در سطح شهر نیست و جدا از شهر و جامعه است. دوم اینکه هم تربیت برایش مهم است و هم پژوهش؛ یعنی هم دغدغه آموزش دارد و هم دغدغه حقیقت. میتوان هرگونه علمورزی در دنیا را متأثر از این سه نوع دانست؛ بنابراین میتوان ویژگیهای مشخص در علمورزی را در سه چیز دانست:
هابرماس دانشگاه را محل کنش میداند نه صرفاً مکان حقیقت. هابرماس دانشگاه را به عنوان مکانی برای کنش دارای سه کارکرد میداند.
مثلاً درباره تولید دانش میگوید که تنها معیار برای تولید دانش مفهوم حقیقت است که در اینجا ما ردپای فلسفه آگاهی را در آن میبینیم. وقتی درباره انتقال دانش سخن میگوید آن چیزی نیست که در شکل کلاسیک دانشگاههای غربی وجود داشت؛ یعنی شیوه یادگیری او گفتگومحور و مشارکتی و تقریباً شبیه آن چیزی است که در آگورای یونان باستان بود.
درباره کارکرد سوم هم دانشگاه را به عنوان یک زیست جهان درون زیست جهانی کلی میداند که به آن کمک میکند. در واقع هابرماس معتقد است که دانشگاه اصلاً ایده نیست بلکه کارکرد است. دانشگاه باید ذهن را بپروراند نه اینکه ذهن ناپرورده و آموزشندیده را با اصطلاحات گونا گون و اندیشههای هضمنشده پر کرد.
خود بخوانید حدیث مفصل از این مجمل!
طالبان در ادامه محدودیتها در برابر زنان و دختران، این بار دختران بالاتر از ده سال را از رفتن به مکتب بازداشتند.
ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان گفته است که تلاشها برای بازگشایی دروازه مکتبها و دانشگاههای دختران ادامه دارد.
امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان، گفته است که پایین کردن تابلوها به زبان فارسی در افغانستان، سیاست طالبان نیست، بلکه کار افراد مغرض است.
سخنگوی وزارت معارف طالبان اعلام کرده است که برای آموزش دختران در مدارس دینی محدودیت سنی وجود ندارد.
دیدگاه بسته شده است.