اجتماعیاخبار هیدراسلایدافغانستانفرهنگ و هنرگزارش

مصائب «خلیفه‌قاسم» در ثبت اختراعش

کارگردان مستند «خلیفه قاسم» می‌گوید این مستند ۳۰ دقیقه‌ای درباره مشکلات یک مهاجر افغانستانی ساکن در ایران در ثبت اختراعش است.

به گزارش شانا به نقل از خبرگزاری مهر؛ مهرداد خاکی تهیه‌کننده و کارگردان ایرانی فیلم کوتاه مستند «خلیفه قاسم» درباره این اثر که به موضوع دستاورد و اختراع یک مهاجر افغانستانی در ایران می‌پردازد، گفت: به دلیل اینکه سوژه اصلی فیلم من یک مهاجر افغانستانی است، به شرایط اخیر کشور افغانستان نیز تا حدی در آن اشاره شده است، به گونه‌ای که در بخشی از فیلم کاراکتر اصلی با برادرش که در افغانستان است، تماس می‌گیرد و نسبت به شرایط افغانستان از او سوال می‌کند.

وی افزود: «خلیفه قاسم» داستان زندگی یک مخترع و مهاجر افغانستانی به نام قاسم است که ابتدا راننده بود. قاسم به دلیل اینکه می‌دید همکارانش بعد از مدتی طولانی از کار کردن با دستگاه هوابرش بینایی‌شان را از دست می‌دادند و این دستگاه آسیب زیادی برایشان به دنبال داشت، به فکر اختراع دستگاهی می‌افتد که این آسیب‌ها را به دنبال نداشته باشد. بنابراین بیش از یکسال زمان صرف اختراع خود می‌کند و با وجود اینکه حتی سواد ندارد، با آزمون و خطاهای بسیار، دستگاه خود را به ثبت می‌رساند. یک سال نیز به صورت آزمایشی و رایگان آن دستگاه را در اختیار دوستش قرار می‌دهد و نتیجه آن می‌شود که در حال حاضر بیش از ۱۰۰ نمونه از دستگاه را به فروش رسانده است که در حال استفاده هستند.

خاکی درباره چگونگی آشنایی با این سوژه گفت: روند آشنایی‌ام با خلیفه قاسم بسیار عجیب بود. بدین ترتیب که در حال ساخت مستند دیگری با موضوع زورخانه‌ها بودم و در منطقه خلازیر به دنبال گروهی می‌گشتم که میل باستانی می‌زدند. در جریان این جستجو به گاراژی رسیدیم که پر از آهن بود. لوکیشن جذابی داشت و من شروع به عکاسی از آنجا کردم و خلیفه قاسم هم در کارگاه کوچکی از آن گاراژ فعالیت می‌کرد.

این مستندساز توضیح داد: در مستند پرتره نیاز به نزدیک شدن به سوژه داریم. این روند برای ما در مستند «خلیفه قاسم» ۸ ماه طول کشید. شاید ابتدا قاسم و خانواده‌اش به‌ویژه به دلیل شرایطی که مهاجران افغانستان در ایران دارند، در برابر ما موضع می‌گرفتند، اما رفته‌رفته بسیار صمیمی حرف‌هایشان را جلوی دوربین می‌زدند. همچنین سعی می‌کردیم حداکثر ۲ یا سه نفر در جریان تصویربرداری حضور داشته باشیم تا وی راحت‌تر باشد.

وی با اشاره به زمان ۳۰ دقیقه‌ای این مستند توضیح داد: مستند من کاملاً در ۳۰ دقیقه ساخته شده است و این زمان برایش کافی بود. زیرا سوژه‌ای که مدنظر داشتیم جای کار بیشتری نداشت و درام آن نیز پیچیدگی‌هایش زیاد نبود. اما به طور کلی زمان‌بندی یک اثر مستند به نوع درام و قصه آن وابسته است و گویی خود سوژه این زمان را به فیلمساز پیشنهاد می‌دهد.

این مستندساز توضیح داد: ما حدود ۳ میلیون مهاجر از افغانستان در کشور ایران زندگی می‌کنند که بسیاری از آن‌ها استعدادهای ویژه‌ای برخوردار هستند و همه حرف فیلم این است که کاش نگاهی جدی به آن‌ها شود. سوژه فیلم ما حتی نتوانسته است در برنامه تلویزیونی «میدان» حضور یابد و محصول خود را معرفی کند. بخشی از آن به این دلیل بود که کاتالوگی برای دستگاهش نداشت و اختراعش را ثبت نکرده بود و بخش دیگر نیز به ملیتش برمی‌گشت. در حالی که او و خانواده‌اش دست کم ۳۰ سال است در ایران زندگی می‌کنند.

خاکی در پایان درباره تمایل خود به فیلمسازی مستند درباره مهاجران افغانستانی بیان کرد: اگر باز هم سوژه‌ای ببینم که حرف تازه‌ای داشته باشد و به این گروه مربوط شود، حتماً درباره‌اش فیلم خواهم ساخت.

دکمه بازگشت به بالا