سوزاندن جسد یک جوان مهاجر در سوئیس

مقام‌های محلی سوئیس پس از مرگ یک جوان مهاجر افغانستانی، به دلیل نبود بستگان یا نماینده قانونی، تصمیم به سوزاندن جسد او گرفتند؛ اقدامی که موجی از واکنش‌ها و نگرانی‌ها برانگیخت. این رویداد بار دیگر بحران بی‌پناهی مهاجران، فروپاشی خدمات کنسولی و سکوت نمایندگی‌های سیاسی افغانستان را برجسته ساخته و کرامت انسانی شهروندان مهاجر را حتی پس از مرگ زیر سؤال برده است.

تصمیم مقام‌های محلی سوئیس به سوزاندن جسد یک جوان مهاجر افغانستانی، به دلیل نبود بستگان یا نماینده قانونی، موجی از واکنش‌ها و نگرانی‌ها را برانگیخته و بار دیگر بحران بی‌پناهی مهاجران و فروپاشی ساختارهای حمایتی را برجسته ساخته است.

بر اساس اطلاعات منتشرشده، این جوان مهاجر به دلایل نامعلوم جان باخت و جسد او حدود دو هفته در سردخانه یکی از شهرهای سوئیس نگهداری شد. مقام‌های مسئول پس از بررسی‌های لازم و در نبود هرگونه فرد یا نهاد پاسخ‌گو، تصمیم به سوزاندن جسد گرفتند.

با انتشار خبر در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی سوئیس، موضوع در افغانستان نیز بازتاب یافت. اطلاع‌رسانی ناقص به خانواده، به‌ویژه مادر این جوان، ابعاد انسانی فاجعه را عمیق‌تر کرد. به خانواده گفته شده بود که جسد «در همان‌جا دفن شده است»، در حالی که در واقعیت، جسد سوزانده شده بود.

این رویداد پرسش‌های جدی درباره نقش و مسئولیت نمایندگی‌های سیاسی افغانستان در خارج از کشور مطرح کرده است. پس از سقوط نظام جمهوری و تسلط طالبان، صدها هزار مهاجر در کشورهای مختلف جهان سرگردان شده‌اند، در حالی که سفارت‌ها و نمایندگی‌های دیپلماتیک عملاً از ایفای نقش حمایتی بازمانده‌اند.

تا زمان نشر این گزارش، هیچ واکنش رسمی از سوی سفارت یا کنسولگری افغانستان در سوئیس منتشر نشده است؛ سکوتی که انتقادهای گسترده‌ای را متوجه دیپلمات‌ها و چهره‌های سیاسی مدعی نمایندگی مردم ساخته است.

کارشناسان امور مهاجرت تأکید می‌کنند که این حادثه یک رویداد منفرد نیست. پس از بازگشت طالبان به قدرت، فروپاشی نظام اداری، انزوای بین‌المللی، قطع خدمات کنسولی و تشدید مهاجرت اجباری، میلیون‌ها مهاجر افغانستانی را به افراد بی‌مدرک و بی‌پناه در کشورهای میزبان تبدیل کرده است.

محدودیت‌های گسترده طالبان بر آموزش، کار و آزادی‌های اساسی، موج جدیدی از مهاجرت را رقم زده که پیامدهای آن امروز در قالب چنین فجایعی آشکار می‌شود؛ فجایعی که حتی پس از مرگ نیز کرامت انسانی شهروندان مهاجر تضمین نمی‌شود.

این جوان تنها یک فرد نبود؛ او نماینده هزاران جوانی است که خانواده‌هایشان با تحمل فقر و ناامنی، آنان را راهی مسیرهای نامعلوم مهاجرت کردند، به امید زندگی امن و حمایت از خانواده‌هایشان در داخل کشور. سوزاندن جسد او، نه‌تنها یک تصمیم اداری، بلکه نماد تلخ بی‌سرنوشتی مردمی است که دولت و نمایندگی مؤثری برای دفاع از حقوق‌شان ندارند.

این رویداد زنگ هشدار جدی برای جامعه جهانی و نهادهای حقوق‌بشری است. سکوت در برابر چنین فجایعی، به معنای عادی‌سازی فروپاشی کرامت انسانی مهاجران افغانستانی است؛ کرامتی که حتی پس از مرگ نیز باید پاس داشته شود.