نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
ثبات سیاسی و امنیت برای رشد و توسعه مانند «اکسیژن» است. نه تنها افغانستان بل هر کشوری دیگر برای رشد و توسعه اقتصادی به ثبات سیاسی و امنیت نیاز دارد. بدون ثبات و امنیت سطح سرمایهگذاری و اعتماد مصرفکنندگان کاهش مییابد.
بخش نخست
اقتصاد افغانستان بر اثر جنگهای چندین دهه از هم پاشیده بود. تا سالهای ۱۹۹۲ میزان اقتصاد افغانستان تدریجاً در حال نزول بود. تا آنکه از سال ۱۹۹۵ الی ۲۰۰۱ اقتصاد این کشور شدیداً صدمه دید و سبب فرورفتگی عمیقی در حیات اقتصادی این ملت شد. بعد از سرنگونی طالبان اقتصاد این کشور رشد خوبی را طی کرد اما اقتصاد این کشور در سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ در بدترین وضعیت خویش پس از سال ۲۰۰۲ رسید. گفتگوی زیر با گفتگو با دکتر نعمتالله بیژن، استاد در دانشگاه ملی استرالیا و محقق در دانشگاه آکسفورد برای بررسی بیشتر اقتصاد افغانستان است.
مرکز بینالمللی مطالعات صلح: از نگاه تطبیقی وضعیت اقتصاد افغانستان نسبت به پانزده سال گذشته را چگونه میبینید؟
با آنکه افغانستان در اخیر قرن بیستم نتوانست اصلاحات اقتصادی لازم را بنابر جنگهای داخلی و مداخلات کشورهای خارجی عملی کند، اما آغاز قرن بیست و یکم فرصت مناسب را نه تنها برای اصلاحات اقتصادی و اداری مساعد ساخت بل همزمان با آن موج بزرگ از نوسازی نهادیهای ملی نیز در کشور آغاز شد. این فرایند با ایجاد یک نظام مردمسالار با مشارکت وسیع مردم امیدبخش بود.
اگر اقتصاد افغانستان را با پانزده سال پیش مقایسه کنیم بهبود قابلملاحظهای را مشاهده میکنیم. پانزده سال پیش اقتصاد و زیربناهای افغانستان از هم پاشیده بود. سازمانهای دولتی قادر نبودند تا برنامه اقتصادی بلند مدت را برای کشور تدوین و تطبیق کنند. درآمد ملی در حد نبود تا مصارف حکومت را تأمین کند. بعد از سقوط رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱ اقتصاد کشور در سالهای اول به صورت سریع رشد کرد که بلندترین سطح رشد اقتصادی در منطقه بوده است؛ اما این رشد در سالها پسین بطی شده است. کارهای مهمی در زمینه ساختن زیربناها مانند سرکها و بندهای برق، آموزش و پرورش، زراعت و همچنین نهادسازی صورت گرفته است، با آنکه بسنده نبودهاند.
در سالهای ۲۰۰۴ و شروع ۲۰۰۵ در وزارت مالیه کشور مدیریت بودجه توسعهای و برنامههای سرمایهگذاری ملی را به عهده داشتم. چالش بزرگ ما در این بخش سطح بلند نیازمندیها و یا تقاضا برای تمویل برنامههای توسعهای، محدودیت منابع مالی و کمبود ظرفیت ادارات عامه و بخش خصوصی در تطبیق این برنامهها بود. در چنین وضع ناچار بودیم تا از ادارات دولتی تقاضا کنیم تا برنامههای مهمشان را اولویتدهی کنند؛ اما چنین کاری آسان نبود. در برخی موارد ادارات برای ما میگفتند اولویتدهی برای ما کار دشواری است. چون همه برنامهها برای ما اولویت دارند؛ اما این ادارات، طور مثال، در عرصه طرح برنامه و بودجهسازی در زمان کم پیشرفت خوبی داشتهاند.
با این همه، پیشرفتهای که تا حال صورت گرفته است قناعتبخش نیست. بیش از نیم مردم کشور در زیر خط فقر زندگی میکنند، دسترسی به آب آشامیدنی محدود است و سطح بیکاری هر روز بیشتر میشود. وضعیت اقتصاد افغانستان میتوانست که به مراتب بهتر از امروز باشد.
مرکز بینالمللی مطالعات صلح: مهمترین موانع روند رشد اقتصادی افغانستان چیست؟
از پنج عامل عمده را که مانع رشد اقتصادی افغانستان میشوند میتوان نام برد.
رقابت منفی و تخاصم میان قدرتها نه تنها مانعی برای رشد و توسعه اقتصاد افغانستان است، بل بر کشورهای منطقه نیز تأثیر منفی دارد. نمونه آن وضع آشفته اقتصادی در دو همسایه افغانستان، ایران و پاکستان است که بر افغانستان نیز تاثیرات ناگواری داشته است.
مرکز بینالمللی مطالعات صلح: نقش ثبات سیاسی و امنیت سیاسی در روند رشد را چگونه میبینید؟
ثبات سیاسی و امنیت برای رشد و توسعه مانند «اکسیژن» است. نه تنها افغانستان بل هر کشوری دیگر برای رشد و توسعه اقتصادی به ثبات سیاسی و امنیت نیاز دارد. بدون ثبات و امنیت سطح سرمایهگذاری و اعتماد مصرفکنندگان کاهش مییابد. در چنین وضع سرمایهها، چه سرمایه بشری و چه اقتصادی، از کشور فرار میکنند. متاسفانه ناامنی در افغانستان در چند سال اخیر بیشتر شده است. یکی از عوامل آن حمایت متداوم دولت پاکستان از شورشیان طالبان بوده است که در چند سال اخیر همسایههای دیگر افغانستان نیز حمایتشان را از طالبان آغاز کردهاند. پس ناامنی در افغانستان ریشه کاملاً داخلی نداشته به وضع منطقه و تخاصم میان قدرتها ربط میگیرد. اگر ما به کشورهای مرفه و باثبات بیشتر نظری بیندازیم، درمییابیم که موفقیت آنها جمعی بوده و توانستهاند اقتصاد پویای منطقهای را به وجود بیاورند. میتوانیم از اروپا غربی و آسیا شرقی نام ببریم. متاسفانه در شرق میانه و جنوب آسیا باور سیاسی برین است که رفاه و ثبات کشور مطلوب به بیثباتی و فقر در کشور رقیب تأمین میشود. با آنکه مثالهای زیادی وجود دارد، اما میتوان چنین رویکرد سیاسی- اقتصادی موجود درین منطقه را با وضعیت آشفته اروپا قبل از جنگ جهانی اول و دوم مقایسه کرد.
اگر منطقه را همانند یک جسم تصور کنیم، به جا خواهد بود تا از شعر سعدی شیرازی یادآوری کنیم:
چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار
چرا ملتها شکست میخورند: ریشههای قدرت، رفاه و فقر که برای اولینبار در سال ۲۰۱۲ منتشر شد، کتابی از اقتصاددانان دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون است. این کتاب پژوهشهای قبلی نویسندگان و بسیاری از دانشمندان دیگر را خلاصه و عمومی میکند. رابینسون و عجم اوغلو با تکیه بر اقتصاد نهادی جدید، در نهادهای سیاسی […]
حامد کرزی، رئیس جمهور پیشین افغانستان در پیامی خواستار بازگشایی مکاتب دخترانه و آغاز گفتگوهای ملی برای تضمین صلح و ثبات در کشور شد.
به گزارش شانا به نقل از شهرآرانیوز؛ به نقل از روزنامه فرامنطقهای القدس العربی، محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، وزیر خارجه قطر در جلسهای با عنوان «میانجیگری مبتکرانه» که جمعه در حاشیه همایشی در آنتالیا برگزار شد، گفت: هنوز پیشرفت چشمگیری در مذاکرات افغانستان حاصل نشده است و بعد از اعلام عقبنشینی نیروهای آمریکایی و […]
به گزارش شانا به نقل از خبرگزاری فارس؛ «وفا خواجهیف» معاون وزیر امور خارجه ترکمنستان و «کاتسوهیکو تاکاهاشی» سفیر و نماینده ویژه جاپان در امور افغانستان و پاکستان به صورت ویدئو کنفرانس گفتگو کردند. در این دیدار طرفین مواضع ترکمنستان و جاپان را در مورد مسئله افغانستان تشریح کردند. در این نشست اشاره شد که […]
دیدگاه بسته شده است.