به‌رسمیت‌شناسی طالبان از سوی روسیه؛ شکاف در روایت‌ها، تزلزل در مشروعیت!

تصمیم رسمی روسیه برای به‌رسمیت‌شناختن حکومت طالبان، موجی از واکنش‌های متضاد را در سطح داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی برانگیخته است. در حالی‌که طالبان این اقدام را «آغاز مشروعیت جهانی» می‌دانند، مقامات پیشین افغانستان آن را «سیلی به چهره عدالت» و «مشروعیت‌بخشی به سرکوب» توصیف کرده‌اند. این تصمیم، نه‌تنها معادلات دیپلماتیک را در سطح منطقه تغییر […]

تصمیم رسمی روسیه برای به‌رسمیت‌شناختن حکومت طالبان، موجی از واکنش‌های متضاد را در سطح داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی برانگیخته است. در حالی‌که طالبان این اقدام را «آغاز مشروعیت جهانی» می‌دانند، مقامات پیشین افغانستان آن را «سیلی به چهره عدالت» و «مشروعیت‌بخشی به سرکوب» توصیف کرده‌اند.

این تصمیم، نه‌تنها معادلات دیپلماتیک را در سطح منطقه تغییر داده، بلکه بار دیگر مسئله مشروعیت طالبان و سرنوشت مردم افغانستان را به صدر گفت‌وگوهای جهانی بازگردانده است.

شخصیت‌های برجسته سیاسی و حقوق بشری افغانستان این اقدام را به‌شدت محکوم کرده‌اند. شهرزاد اکبر، رئیس پیشین کمیسیون حقوق بشر، آن را «هولناک و خشم‌آور» خوانده و گفته است که «یک رژیم ناقض حقوق بشر، رژیم جنایتکار دیگر را به رسمیت می‌شناسد».

رحمت‌الله نبیل، رئیس پیشین امنیت ملی، با انتقاد از پراکندگی اپوزیسیون هشدار داده که «دنیا منتظر ما نمی‌ماند. اگر ما نتوانیم صدای واحدی ارائه کنیم، کشورهای بیشتری طالبان را خواهند پذیرفت».

فوزیه کوفی، عضو پیشین پارلمان، تأکید کرده که «عادی‌سازی روابط با طالبان، تهدیدی برای امنیت منطقه‌ای و جهانی است».

رنگین دادفر سپنتا، وزیر خارجه پیشین، این اقدام را «مایه تأسف» دانسته و گفته است که «این آغاز روندی خطرناک است که ممکن است به دومینوی شناسایی‌ها منجر شود».

نصیر احمد فایق، نماینده افغانستان در سازمان ملل، هشدار داده که «این حرکت سیاسی ظاهراً به نفع طالبان است، اما تأثیرات سوء آن بر مردم افغانستان عمیق و درازمدت خواهد بود».

محمد محقق، رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، پیش‌تر تأکید کرده بود که «به‌رسمیت‌شناسی طالبان بدون در نظر گرفتن حقوق اقوام و مذاهب، به معنای مشروعیت‌بخشی به تبعیض و حذف سیاسی است».

عمر داوودزی، وزیر پیشین داخله، گفته است که «این اقدام بیش از آن‌که بر پایه واقعیت‌های افغانستان باشد، ناشی از منافع ژئوپلیتیک روسیه است».

حنیف اتمر، وزیر خارجه پیشین، نیز در مواضع گذشته‌اش تأکید کرده بود که «هرگونه تعامل بین‌المللی با طالبان باید مشروط به تشکیل دولت فراگیر، احترام به حقوق بشر و مبارزه با تروریسم باشد».

در مقابل، طالبان این اقدام را یک پیروزی دیپلماتیک توصیف کرده‌اند. امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان، گفته است که «روسیه با این تصمیم شجاعانه، گامی در جهت احترام به حاکمیت ملی افغانستان برداشت. این اقدام می‌تواند الگویی برای دیگر کشورها باشد».

طالبان همچنین تأکید کرده‌اند که این شناسایی می‌تواند زمینه‌ساز همکاری‌های اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک گسترده‌تری شود. در داخل افغانستان نیز برخی چهره‌های نزدیک به طالبان، این اقدام را «پایان انزوای بین‌المللی» دانسته‌اند. در مقابل، فعالان مدنی و نهادهای حقوق بشری در داخل کشور، آن را «نادیده‌گرفتن واقعیت‌های تلخ حقوق بشری» و «تثبیت یک نظام سرکوبگر» توصیف کرده‌اند.

در سطح منطقه، چین از تصمیم روسیه استقبال کرده و آن را گامی در جهت «نزدیکی بیشتر به مردم افغانستان» دانسته است.

پاکستان و امارات متحده عربی هنوز موضع رسمی جدیدی اعلام نکرده‌اند، اما تحلیل‌گران معتقدند این کشورها ممکن است در آینده‌ای نزدیک به روسیه بپیوندند.

ایران تاکنون سکوت کرده، اما با توجه به روابط پیچیده‌اش با طالبان، انتظار می‌رود با احتیاط و در چارچوب منافع امنیتی خود واکنش نشان دهد.

هند، که همواره نگران نفوذ گروه‌های افراطی در منطقه بوده، احتمالاً با دیده تردید به این اقدام می‌نگرد.

در سطح جهانی، کشورهای غربی از جمله ایالات متحده، آلمان، فرانسه و بریتانیا همچنان بر موضع پیشین خود مبنی بر عدم به‌رسمیت‌شناسی طالبان تأکید دارند. این کشورها، طالبان را به دلیل نقض گسترده حقوق بشر، به‌ویژه حقوق زنان و اقلیت‌ها، فاقد مشروعیت می‌دانند. سازمان ملل متحد نیز هنوز هیچ تغییری در وضعیت دیپلماتیک طالبان اعمال نکرده و بر لزوم تشکیل دولت فراگیر تأکید دارد.

در جمع‌بندی، به‌رسمیت‌شناسی طالبان از سوی روسیه، نقطه عطفی در تعاملات بین‌المللی با این گروه به شمار می‌رود. این اقدام، اگرچه ممکن است راه را برای دیگر کشورها باز کند، اما در عین حال، خطر مشروعیت‌بخشی به یک نظام ناقض حقوق بشر را نیز در پی دارد.

شکاف عمیق میان دیدگاه‌های داخلی و خارجی، و میان منافع ژئوپلیتیک و اصول حقوق بشری، آینده تعاملات جهانی با طالبان را به مسیری پرچالش و مبهم سوق داده است. سرنوشت این روند، بیش از هر چیز، به رفتار داخلی طالبان، انسجام اپوزیسیون و توانایی جامعه جهانی در حفظ اصول اخلاقی در برابر منافع سیاسی بستگی خواهد داشت.