اخبار هیدراسلایدافغانستانتحلیل

ملا برادر در پکن؛ چین و طالبان چه توقعاتی از یکدیگر دارند؟

 منابعی در تماس با عرب نیوز تایید کرده‌اند که ملا برادر، رئیس هیئت سیاسی گروه طالبان اخیراً به پکن رفته است تا با مقام‌های چینی در مورد مذاکرات صلح دیدار و گفتگو کند. سفر ملا برادر به پکن در آستانه برگزاری هفتمین دور گفتگوهای ایالات متحده و گروه طالبان در قطر از چند منظر  مهم است.

چین نقش سازنده‌ای در تحولات پس از سال ۲۰۰۱ در افغانستان داشته و دست‌کم از ۲۰۱۴ به این‌سو چند نشست را در مورد صلح در افغانستان میزبانی کرده است. نمایندگان غیررسمی طالبان مانند شماری از مقام‌های پیشین این گروه، مناسبات حسنه‌ای با سفارت چین در کابل دارند و هر از گاهی به دعوت نهادهای مختلف چینی به این کشور سفر می‌کنند.

 سفر ملابرادر به پکن نیز هرچند نخستین سفر یک مقام بلند پایه طالبان به چین است، اما با توجه به تحولات منطقه‌ای در مورد افغانستان، دعوت طالبان به پکن غیرمنتظره‌ نیست. مذاکره‌کنندگان آمریکایی در یک سال گذشته شش بار به شکل رسمی با طالبان دیدار کرده‌اند. بخشی از استراتژی ایالات متحده برای ایجاد اجماع منطقه‌ای در مورد پروسه صلح در افغانستان این است که بازیگران عمده منطقه مانند چین، روسیه و پاکستان را ترغیب کند تا به لطف مناسباتی که با طالبان دارند، این گروه را متقاعد کنند تا برای ختم منازعه در افغانستان و آغاز گفتگوهای «بین الافغانی» انعطاف بیشتری نشان بدهند.

در بستر همکاری‌های جهانی برای صلح افغانستان، قدرت‌های منطقه مثل چین و روسیه قطعا به صورت همزمان اهداف سیاسی غیر از همکاری با ایالات متحده را پی‌گیری می‌کنند. پکن و مسکو موافق حضور دائمی سربازان آمریکا در همسایگی‌شان نیستند، اما به خوبی می‌دانند که خروج غیرمسئولانه آمریکا از افغانستان با توجه به پیچیدگی منازعه در این کشور و رقابت‌های منطقه‌ای پاکستان و هند، می‌تواند درد سر بزرگتری برای چین و روسیه ایجاد کند.

چین و روسیه هر دو از تکرار فروپاشی کامل نظم سیاسی و احتمالا جنگ داخلی، آن‌گونه که پس از خروج اتحاد جماهیر شوروی و سقوط آخرین رژیم کمونیستی در کابل اتفاق افتاد، نگران‌اند. از همین رو به‌رغم اختلاف‌های عمده‌ای که در سطح جهانی با واشنگتن دارند، تلاش می‌کنند تا همزمان با خروج نظامیان آمریکا از منطقه، روند صلح در افغانستان به نتیجه برسد. البته با اذعان این مورد که توقعات واشنگتن، چین و روسیه از دورنمای صلح در افغانستان و ساختار سیاسی که احتمالا پس از توافق با طالبان در کابل شکل خواهد گرفت، الزاما یکسان و همگون نیستند.

در سطح داخلی نیز، نفوذ هر یک از این سه بازیگر بر مناسبات قدرت و سیاست در افغانستان برابر نیست. روایت واشنگتن در قضیه جنگ و صلح افغانستان، با توجه به نفوذ سیاسی، منابع اقتصادی و حضور این کشور در افغانستان، روایت مسلط است. هرچند طالبان برای این که در سطح منطقه‌ای وجهه و مشروعیت بیشتری کسب کنند با شور و شعف به مسکو و پکن می‌روند، اما در فرجام هر مذاکره‌ای امتیازدهنده اصلی ایالات متحده است. پاکستان و طالبان درک واقع‌بینانه‌ای از محدودیت‌های مسکو و پکن در مساله جنگ و صلح افغانستان دارند، اما ظاهرا شرایط پیش‌آمده را غنیمت می‌شمرند و در صدد گسترش مناسبات سیاسی با بازیگران منطقه‌ای هستند.

از سوی دیگر، اتکای پکن در بحث داخلی افغانستان به منابع و سیاست‌مدارانی است که با اسلام‌آباد رابطه استراتژیک دارند. به عبارت دیگر، دلال طالبان در پکن، حکومت پاکستان است. حلقه‌های استراتژیست در اسلام‌آباد مانند ژنرال‌های ارتش در ایجاد این ذهنیت در پکن که طالبان می‌توانند مانع شکل‌گیری و ظهور هسته‌های تروریستی افراطیون اویغور در مناطق شمال شرقی افغانستان شوند، نقش موثری داشته‌اند. از سوی دیگر، تصور پکن این است که حمایت سیاسی از طالبان در درازمدت می‌تواند امنیت پروژه‌های استخراج منابع از افغانستان را تضمین کند. هم‌اکنون طالبان در یک تعامل اعلام نشده، بخشی از امنیت مهندسان و کارگران پروژه استخراج معدن مس عینک در استان لوگر را تأمین می‌کنند.

سفر هیئت گروه طالبان به چین تاثیرات قابل ملاحظه‌ای بر کلیت روند صلح نخواهد داشت، اما قطعا به لحاظ سمبولیک حرکت مهمی است. در حالی که حکومت افغانستان همچنان غایب اصلی اجماع منطقه‌ای در مورد صلح در این کشور است، طالبان و هم‌پیمانان آنان گسترش مناسبات رسمی این گروه با قدرت‌های منطقه‌ای را به عنوان سرمایه سیاسی و یک دستاورد مهم در میز مذاکرات به رخ مذاکره کنندگان آمریکایی خواهند کشید.

  • منبع: وبسایت فارسی ایندیپیندنت
دکمه بازگشت به بالا